اتفاقات مهم ۹ ربیع الاول چیست؟
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۳۷۷۵۷
روز نُهُم رَبیعُالاول روز آغاز امامت امام زمان(عج) است. بنابر نقلی در این روز، عمر بن سعد از قاتلان امام حسین(ع) کشته شد. گاه در این روز محافلی به نامهای، عیدُ الزهرا و فرحةُ الزهراء، به عنوان روز قتل خلیفه دوم عمر بن خطاب برگزار میشود. براساس گزارشهای تاریخی، خلیفه دوم در ۲۷ ذیالحجه بهدست ابولؤلؤ، ضربت خورد و سه روز بعد کشته شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش برنا؛ در ۸ ربیعالاول، امام حسن عسکری(ع) توسط معتمد (خلیفه عباسیان) به شهادت رسید و پسر ایشان حضرت امام مهدی(عج) به امامت رسید. روز نهم ربیعالاول برای شیعیان به عنوان روز آغاز امامت امام مهدی(عج) عید دانسته شده و مراسم و جشنهایی در این روز برگزار میشود.
عمر بن سعد پسر سعد بن ابی وقاص (از صحابه پیامبر(ص)) است. وی از سوی عبیدالله بن زیاد به فرماندهی سپاه کوفیان برای مقابله با امام حسین(ع) منصوب شد و در روز دهم محرم امام حسین(ع) و هفتاد و دو تن از یارانش به دست سپاهیان او به شهادت رسیدند. علامه مجلسی در زاد المعاد گفته است بنابر قولی عمر بن سعد در روز نهم ربیعالاول به دست مختار بن ابوعبیده ثقفی کشته شد.
یکی از پژوهشگران معاصر احتمال میدهد که ریشه انتساب نهم ربیع الاول به روز قتل عمر، به دوره دولت شیعی آلبویه برمیگردد؛ در این دوره نزاعهای فرقهای در قالب بزرگداشت ایامی نظیر همراهی ابوبکر با پیامبر (ص) در غار و مراسم عزا برای مصعب بن زبیر از سوی حنابله متعصب در واکنش به برگزاری عید غدیر و عاشورا از سوی شیعیان وجود داشت. در راستای همین نزاعهای فرقهای شیعیان بهدنبال آن بودند که در روز قتل عمر شادمانی کنند؛ اما بهدلیل آنکه روزهای پایانی ذی الحجه، مصادف با محرم و ایام عزاداری امام حسین بود، این مراسم به بعد از ایام محرم و صفر یعنی ربیع الاول برگزار شد و به تدریج این تلقی پیش آمد که روز قتل عمر در ربیع الاول بوده است.
آیا این خبر مفید بود؟ 1 1
نتیجه بر اساس 1 رای موافق و 1 رای مخالف
منبع: خبرگزاری برنا
کلیدواژه: قتل دولت شیعیان محرم امام حسین امام زمان شیعه قتل محرم ربیع الاول امام حسین روز قتل عمر بن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۳۷۷۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟
خانم معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی و دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.
آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجتالاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصههای رسمی و رسانهای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی میکند و به طبابت و کارهای علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانهها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهلوچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفتوگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جاهایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم میکرد.
درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آنها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی ماندهاند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیروهای دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.
دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من میگفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»